رسانه الان

درباره رسانه و روزنامه نگاری

رسانه الان

درباره رسانه و روزنامه نگاری

روحانی سه شنبه شب در تلویزیون برنامه گفتگوی زنده داشت.

- خوب و آرام و منطقی سخن گفت

- از جایگاه یک رئیس جمهور سخن گفت و عصبانی نشد

- به مانند احمدی نژاد در مناظره های انتخابات 88 از نمودار استفاده کرد

- مشخص شد حیدری مجری توانا بهترین مجری برای برنامه های رئیس جمهوری است

- روحانی به شدت به آمار و ارقام مسلط است و این توانایی بزرگی است

- دکور برنامه خیلی بد بود

- روحانی از پاس گل مجری (حیدری) درباره  اینکه اگر برجام نبود چه می شد خوب استفاده نکرد


روزنامه شرق در شماره 12 مرداد ماه خود به شیوه نادرستی عکس قالیباف را در کنار تیتر تخلف 2200 میلیاردی منتشر کرده است به گونه ای که هر بازدید کننده ای در نخستین نگاه فکر می کند این تیتر مربوط به آن عکس است و در شهرداری قالیباف تخلف روی داده است.

این چنین تیتر و عکس زدن در صفحه اول یک روزنامه حرفه ای بعید است گرچه سوتی های صفحه اول شرق در حال افزایش است.

 

هفته نامه قدیمی "یالثارات الحسین" معروف به یالثارات ارگان انصار حزب الله پس از توقیف از سوی هیات نظارت بر مطبوعات، در کمتر از یک هفته دوباره منتشر شد.

عبدالحمید محتشم مدیر مسؤول یالثارات گفته است که با دریافت حکم از دادگاه، توانسته نشریه اش را منتشر کند.

یالثارات به دلیل انتشار چند عکس از بازیگران به همراه همسرانشان در فرش قرمز جشن سینمایی حافظ در کنار ستونی از یک نوشته با تیتر دیوث توقیف شد.

هفته‌نامه یالثارات قبل از این نیز در سه سال گذشته سه بار تذکر گرفته، سه بار توقیف شده و یک ‌بار هم لغو مجوز شده بود.

در این باره می توان گفت:

- کار هیات نظارت بر مطبوعات برای توقیف نشریات به هر دلیلی، نادرست است گرچه قانونی باشد/ هیات نظارت بر مطبوعات حداکثر باید پرونده یک نشریه را به دادگاه ارائه دهد.

- هیات نظارت بر مطبوعات نباید در جایگاه قاضی قرار بگیرد و خود درباره محتوای نشریات تصمیم گیری و حکم صادر و آن را اجرایی کند گرچه قانونی باشد

- توقیف و انتشار دوباره یالثارات باعث شد قدرت و ضمانت اجرایی تصمیمات هیات نظارت بر مطبوعات زیر سوال برود

یالثارات

چرا انتشار عکس سردخانه حبیب، اشتباه است

حبیب خواننده معروف و قدیمی ایرانی روز جمعه در محل سکونتش در یکی از روستاهای رامسر در شمال ایران به دلیل سکته قلبی درگذشت.

به دنبال درگذشت او عکس هایی از پیکرش در سردخانه نیز در شماری از سایت ها و خبرگزاری ها منتشر و پس از اندکی، حذف شد.
انتشار این تصاویر در رسانه ها اقدام اشتباهی بود.

زیرا

این عکس ها ناقض حوزه خصوصی خانواده مرحوم حبیب بودند.
این عکس ها هیچ ارزش خبری نداشتند.

با دیدن این عکس ها،‌ هیچ اطلاعات جدیدی به مخاطب منتقل نمی شود و هیچ چیزی نه تایید می شود نه تکذیب.



از آن جایی که دلیل مرگ حبیب از سوی سخنگوی اورژانس، سکته قلبی اعلام شده بود و مخاطبان هم در این مورد، به اورژانس و منابع رسمی اطمینان دارند پس هیچ ابهامی درباره دلیل مرگ یا چگونگی مرگ وجود نداشت.

به همین دلیل، دیدن عکس های او در سردخانه، هیچ اطلاعات جدیدی را درباره هیج چیزی از جمله دلیل مرگ،‌ وضعیت چهره و پوشش به هنگام درگذشت و ... ارائه نمی کند.

معمولا تصویر جنازه افراد تنها برای افراد سیاسی و امنیتی یا دارای بُعدی از فعالیت ها در این زمینه ها،‌دارای ارزش خبری است.

انتشار عکس های جنازه (یا در کل عکس های این چنینی که ممکن است حوزه خصوصی تلقی شود باید از خود پرسید آیا این عکس به سوال یا سوالات یا ابهامات مخاطبان پاسخ می دهد یا خیر؟)

مثال

با جدیدترین آن آغاز می کنیم. رهبر وقت طالبان افغانستان (  ملا اخترمحمد منصور ) در خاک پاکستان،‌در حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا کشته می شود.

رسانه ها تصویری از جنازه او را در سردخانه پخش می کنند. بعید نیست عکس هایی از چهره او پس از مرگ هم منتشر  می شد.
در این وضعیت مخاطبان می خواهند بدانند رهبر طالبان چه شکلی است و تصویر واقعی او با عکس های منتشر شده از او در رسانه ها چقدر تفاوت یا شباهت دارد.
از سوی دیگر آیا او واقعا رهبر طالبان است؟ آیا او واقعا کشته شده است؟ اگر کشته شده واقعا در حمله مسلحانه و هوایی بوده یا به شیوه دیگری؟
پاسخ بخش زیادی از این سوالات را انتشار عکس های او در سردخانه می دهد.

مثال خوب دیگر صدام است.
پس از انتشار خبر اعدام صدام،‌ مجموعه ای از سوالات و ابهامات در ذهن افکار عمومی ایجاد شد از قبیل اینکه آیا صدام واقعا اعدام شده؟ آیا صدام واقعا با طناب دار اعدام شده؟ آیا صدام مرده؟ آیا بدل صدام به جای او اعدام نشد؟ و ...

انتشار فیلم و عکس های اعدام و جنازه او به همه این سوالات پاسخ داد پس در چنین وضعیتی نمی توان گفت که انتشار عکس های جنازه صدام،‌ نقض حوزه خصوصی خانواده صدام است.

به مثال های دیگری نیز می توان اشاره کرد. از جمله قتل اسامه بن لادن رهبر القاعده در حمله نیروهای ویژه آمریکایی به مخفیگاه او در پاکستان.

بعد از این حمله و اعلام کشته شدن بن لادن،‌ هیچ عکسی از جنازه او منتشر نشد. آمریکایی ها گفتند که جنازه او را به دریا انداخته اند.
تا این لحظه سوالات و ابهامات افکار عمومی درباره این حادثه باقی مانده است. قطعا اگر تصویری از این جنازه منتشر می شد بخش مهم و زیادی از ابهامات افکار عمومی رفع می شد.

همچنین در برخی مواقع نیز تایید خبر کشته شدن یک چهره معروف و مشهور تنها از طریق انتشار عکس های جنازه او امکان پذیر است. مثلا درباره قذافی که یک فرد فراری بود یا چگوارا.

در تاریخ معاصر ایران هم می توان به انتشار عکس جنازه افراد معروف اعدامی بعد از انقلاب سال 57 اشاره کرد و در میان آنها عکسی از جنازه هویدا.

روزنامه های بعد از پیروزی انقلاب، عکس افراد معروف و مهم اعدامی توسط انقلابیون از جمله رئیس ساواک، فرماندهان ارشد ارتش و نیروهای نظامی را منتشر کردند تا از یک سو هم ابهامی درباره اعدام و مرگ آنها نباشد و از سوی دیگر هم پیامی باشد به سایر بازماندگان و فراری های حکومت سرنگون شده شاه.

در کل نیز می توان این تقسیم بندی را انجام داد که معمولا انتشار عکس جنازه برای افراد معروفی مناسب است که دارای بعد امنیتی سیاسی در زندگیشان داشته اند و مرگ آنها با ابهام و سوالاتی روبه رو است.

درباره افراد غیرسیاسی معمولا با اعلام منابع رسمی درباره علت و چگونگی مرگ،‌ ابهامی باقی نمی ماند.

حال این سوال مطرح می شود که عکس های حبیب در سردخانه، به کدام ابهام و سوالی قرار است پاسخ دهد.

جواب هیچ

علت مرگ و نحوه درگذشت این خواننده معروف از سوی منابع رسمی اعلام شده بود و جای هیچ شک و شبه ای باقی نمانده است.

در چنین وضعیتی می توان گفت که انتشار این عکس ها‌ به معنی نادیده گرفتن حوزه خصوصی خانواده مرحوم حبیب به شمار می رود.
یادآوری این نکته مهم است که حوزه خصوصی علاوه بر فرد می تواند متعلق به گروه های بیش از یک نفر هم باشد که مهمترین گروه، خانواده است.

در همین ارتباط می توان به اطلاعیه خانواده محمد علی کلی پس از درگذشت او اشاره کرد که سخنگوی خانواده خواستار احترام به حوزه خصوصی این خانواده شده بودند.

واضح است که در این درخواست مخاطب رسانه ها هستند.

رسانه ها بعد از حذف عکس ها چه باید می کردند؟

رسانه بعد از حذف عکس ها،‌نباید خبر را حذف کند بلکه تنها باید محتوی را حذف کند و به جای ان توضیحاتی را درباره آنچه که روی داد ذکر کند.

حذف کامل یک خبر به معنی بی احترامی به مخاطب است.
 عکس کیارستمی ناقض حوزه خصوصی نیست

انتشار عکسی از عیادت حسن هاشمی وزیر بهداشت از کیارستمی موجی از شایعات را دامن زد و سوال و جواب هایی را درباره اینکه آیا عکاس باید این عکس را از این وضعیت کیارستمی می گرفت یا نه به دنبال داشت.


برخی می گفتند که عکاس نباید از کیارستمی در این وضعیت ناگوار عکس می گرفت چرا که تصویر ثابت او را در ذهن مخاطبان از بین برد اما به نظرم این استدلال صحیح نیست.


این عکس به صورت گسترده در رسانه ها منتشر شد و چون کیارستمی در این عکس، موهای سرش ریخته و صورتش چروکیده شده، بسیاری گزینه ابتدای او به سرطان و شیمی درمانی اش را مطرح کردند که البته دو روز بعد تکذیب شد.



این عکس توسط عکاس سایت وب دا (سایت وزارت بهداشت) گرفته شده بود. هم اقدام عکاس در گرفتن این عکس و انتشار آن حرفه ای بود و هم اقدام رسانه های مکتوب و مجازی برای انتشارش.


زیرا کیارستمی یک چهره مشهور و از ارزش خبری شهرت برخوردار است. به همین دلیل مخاطبان قصد دارند بدانند وضعیت کنونی او چکونه است. این عکس این موضوع را نشان می دهد.


برخی هم انتقاد کرده اند که این موضوع حوزه خصوصی شخصی کیارستمی و خانواده اوست و عکاس نباید چنین عکسی را می گرفته و رسانه ها هم نباید منتشر می کردند اما این دلایل صحیح نیستند.

در این موضوع خاص و مشخص، وضعیت کیارستمی به دلیل مشهور بودن شامل حوزه خصوصی او نمی شود.


بیان این نکته هم مهم است که چهره های مشهور نسبت به افراد عادی از حوزه خصوصی کوچکتری برخوردارند و البته مرزبندی میان حوزه خصوصی و غیرخصوصی افراد مشهور، کاری است بسیار مشکل.

با این حال درباره این مورد معین، با صراحت می توان گفت که این عکس شامل حوزه خصوصی کیارستمی نمی شد.

انتشار عکس کیارستمی باعث شد مخاطبان به اطلاعات جدیدی از وضعیت او دست یابند.
روزنامه هفت صبح در شماره پنجشنبه خود عکسی از عیادت حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت از کیارستمی کارگردان بزرگ سینما در بیمارستان بهمن تهران منتشر کرد.

روزنامه هفت صبح در کنار عکس منتشر شده، نوشت که عکس را چرخانده یا در اصطلاح روتیت کرده است.

این اقدام کاملا حرفه ای و قابل توجه است.

هر عکسی که در رسانه از حالت طبیعی خود خارج شود یا مورد دستکاری قرار بگیرد که در مفهوم کلی عکس تغییر ایجاد کند باید این تغییرات به اطلاع مخاطب رسیده شود.

البته این نکته نیز قابل طرح است که چرا روزنامه هفت صبح از انتشار منبع عکس یعنی سایت اینترنتی وزارت بهداشت خودداری کرده است. به نظر می رسد دلیل این اقدام این است که روزنامه از منبع عکس اطلاعی نداشت و آن را سایت های خبری دریافت کرده است.

عکس اصلی







  عصر روز سه شنبه چند هزار نفر از دانش آموزان نوجوان براساس هماهنگی و فراخوان در رسانه های موبایلی و شبکه های اجتماعی موبایلی در مقابل مرکز خرید کوروش در غرب تهران جمع شدند. این تجمع با اصطلاح "میتینگ"( نه به معنی سیاسی) با دخالت پلیس به پایان رسید.

یکی از شاخص های بررسی و مقایسه رسانه ها به ویژه مطبوعات، نگاهی به نوع پوشش این حادثه بسیار مهم بود.

به ویژه که این خبر در روز سه شنبه به صورت کوتاه و محدود در شماری از سایت های خبری و نه خبرگزاری ها منتشر شد که گزینش آن توسط روزنامه ها، خود به آزمونی برای حرفه ای بودن تبدیل شد.

روزنامه های هفت صبح، شهروند و اعتماد در صفحه نخست به این موضوع پرداخته بودند که به نظرم مطلب هفت صبح بهتر از بقیه بود.

 
عصرایران؛ رضا غبیشاوی - چند هزار نوجوان ساکن تهران از طریق شبکه های اجتماعی موبایلی باهم قرار گذاشتند و در روز سه شنبه در کنار یکی از مراکز خرید معروف غرب تهران (مرکز خرید کوروش) تجمع کردند.

این اقدام از سوی دانش آموزان دختر و پسر به مناسبت پایان امتحانات مدرسه صورت گرفت. این تجمع از شبکه های اجتماعی نیز فراتر رفت و به رسانه ها رسید. پلیس در این ماجرا دخالت کرد و افراد حاضر در این تجمع متفرق شدند.


در این باره می توان به دو نکته اشاره کرد:

1- این اتفاق را می توان قدرت نمایی و خودنمایی (به معنی مثبت) نسل دهه هفتادی و هشتادی توصیف کرد. قدرت نمایی با ابرازهای ارتباطی نوین مجازی. آنها می خواهند بگویند "ما هستیم" و به دنبال آن، نیازها و شرایط خود را به همه یادآوری کنند. البته این نوع قدرت نمایی و خودنمایی نسل جدید خود نیز نشانه ای از عصر جدید (عصر الکترونیک/ موج سوم/ عصر مجازی) است.


قدرت نمایی نوجوانان ؛ آنها را جدی بگیریم


این نوجوانان زیر 20 سال با دنیایی متفاوت از سایر بخش های سِنی جامعه، دارای نیازها، مطالبات، نگاه، جهان بینی و از همه مهم تر مطالبات خاص خود هستند.

قدرت نمایی نوجوانان ؛ آنها را جدی بگیریم

بر تصمیم گیران و تصمیم سازان ایران است که این بخش از جامعه و نیازها و مطالبات آنها را جدی بگیرند و به دنبال گفتگو، تعامل، رفع نیازها و دغدغه ها و از همه مهمتر شناخت آنها باشد.

2- یکی از ابزارهای قدرت، رسانه است و هم اکنون مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزارهای نوین ارتباطی در دستان همین نوجوانان است. آنها فارغ از دغدغه های معمول و روزمره زندگی و خط قرمزهای سلیقه ای، وقت زیادی را برای به روز ترین و تاثیرگذارترین ابزارهای ارتباطی و رسانه ها می گذارند و به همین دلیل در استفاده و به کارگیری از این ابزارها مهارت دارند.

قبل از این هم جمعیت نوجوان ایران خود را نشان داده بود؛ یکی از مهم ترین عرصه های خودنمایی نوجوانان در ایران را می توان واکنش ها به درگذشت مرتضی پاشایی دانست. خواننده ای جوان که ترانه های او همزمان با کانال های رسمی، به صورت غیررسمی در اختیار شمار زیادی از نوجوانان و جوانان در شهرهای کوچک و بزرگ ایران قرار گرفت و آنها را به تجمع در خیابان ها و پارک ها برای واکنش و ابراز احساسات به درگذشت پاشایی کشاند.

این حادثه بزرگی بود اما حوادث کوچکتری هم در این روزها و ماه ها روی دادند که نشانه های نسل دهه هفتادی و هشتادی است. از جمله می توان به اعتراضات اخیر دانش آموزان به سختی چند امتحان نهایی اشاره کرد که همزمان در چند شهر ایران برگزار شد و واکنش آموزش و پرورش را برانگیخت. دانش آموزان از طریق شبکه های اجتماعی موبایلی باهم هماهنگ کننده و خواسته عمومی را مطرح کرده بودند.

از دیگر اتفاقاتی که بخشی از آن نشانه این خودنمایی و قدرت نمایی است می توان به انتخابات ریاست جمهوری 92 و انتخابات مجلس 94 اشاره کرد. در این دو انتخابات بخش عمده فعالیت ها برای بررسی اصل شرکت در انتخابات، انتخاب کاندیدا یا کاندیداهای مناسب و حمایت از او یا آنها در فضای مجازی روی داد که بخش مهمی از قوی ترین بازیگران آن نوجوانان و "تازه جوانان" هستند.

دهه هفتادی ها و هشتادی های ایران با ابزار مهم وپرقدرت رسانه های نوین به ایفای نقش و بازیگری در دنیای امروز می پردازند و روز به روز بر سطح کمی و کیفی این تاثیرگذاری افزوده می شود. باید بیش از پیش به آنها اهمیت داد و منتظر دیگر خودنمایی ها و قدرت نمایی های آنها بود.

از این رو، باید نحوه تعامل خردمندانه با این نسل پویا یاد گرفت از برخوردهای سخت و دهه پنجاهی با آن خودداری کرد که اگر چنین شود،بسیار خسارت بار خواهد بود.

سایت روزنامه عربی زبان الوفاق وابسته به دولت ایران هک شد.


این روزنامه از زیرمجموعه های موسسه ایران وابسته به ایرنا و ناشر روزنامه ایران (ارگان دولت)‌است.


مصیب نعیمی مدیر مسول روزنامه الوفاق به ایرنا گفته است که هکرها سعودی بوده اند که عکس عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی را در صفحه اول سایت الوفاق قرار دادند.


سایت روزنامه الوفاق ( www.al-vefagh.com) تاکنون خارج از دسترس است و الوفاق هم اکنون بر روی آدرس جدید (alvefaghnewspaper.ion.ir ) وجود دارد.


حملات متفابل ایرانی ها و سعودی ها به سایت های یکدیگر ادامه دارد.

http://www.asriran.com/fa/news/472360

محاکمه "یحیی قلاش" رئیس سندیکای روزنامه نگاران مصر و 2 عضو دیگر این سندیکا (خالد البلشی و جمال عبدالرحیم) از روز شنبه آغاز شد.

به گزارش عصرایران، اتهام این افراد پناه دادن به 2 روزنامه نگار در محل سندیکا و انتشار خبر حمله پلیس برای بازداشت آنها با عناوین اتهامی "مخفی کردن 2 فرد تحت تعقیب" و "انتشار خبرهای دروغ" است.
 
به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، رئیس سندیکای روزنامه نگاران به هنگام ورود به دادگاه گفت: نزاع ما حفاظت از کرامت سندیکا و ارزش های حرفه ماست.
 
چندی پیش نیروهای پلیس مصر با حمله به ساختمان سندیکای روزنامه نگاران مصر در قاهره دو روزنامه نگار به نام های عمرو بدر و محمود السقا سردبیر و روزنامه نگار در سایت خبری "بوابه ینایر" را بازداشت کردند.
 
این نخستین حمله پلیس به ساختمان سندیکای روزنامه نگاران مصر از ابتدای ایجاد آن در چند دهه قبل تاکنون است.

این دو روزنامه نگار به دلیل انتشار مطالبی علیه توافق تعیین مرز دریایی مصر و سعودی و سرنوشت دو جزیره صنافیر و تیران تحت تعقیب قرار گرفته بودند.